از ژاژخایی خودارزشی پندارها تا توهمات اپوزسیون

مدافعان قانون حجاب و عفاف مشکلشان چیست

چه کسی می تواند همانند آنها هرچه می خواهد دل تنگش بر زبان بیاورد و هیچ کس نازک تر از گل هم به آنها نگوید؟ کافی است یک دهم نه که یک صدم این ادبیات را حریف سیاسی آنها به کار گیرد تا حسابش با کرام الکاتبین بیفتد. آن ها روی تنبک بی پوست شیر خدا شده اند. اما بالاخره پهلوان پنبه شدن هم دست کم نیاز به یک رقیب خیالی دارد. بنابراین با امثال خودشان پنجه در پنجه می شوند.آن یکی خطاب به مخالفانش می گوید: شما خوشتان می آید به دست داعشی ها بیفتید. این یکی می بیند عجب حرفی زده رفیق شفیقش باید یک پرده از او بالاتر سازش را کوک کند. و کوک می کند: اینها قرار بوده در قرارداد اف ای تی اف قاسم سلیمانی را تحویل امریکایی ها بدهند. استاد اعظم با شنیدن این حرف خواب از سرش می پرد. چطور چنین چیزی به ذهن او خطور نکرده بود. باید روی این رفیق انقلابی را کم کرد. و کم می کند: فقط از شهادت قاسم سلیمانی سه میلیارد دلار درآمد کسب کردیم! و این بازی جنون آمیز ژاژخایی ادامه دارد تا…الیس صبح بقریب؟».

حالا می خواهم بگویم این روزها اپوزسیون داخل کشور هم گاهی حرف هایی می زند و تعبیرهایی به کار می برد که دست کمی از جنون دوستان خودارزشی پندار ندارد؛ تا بدانیم و بدانند حرف بی حساب زدن مختص یک گروه خاص نیست. کافی است شما فکر کنید بابت حرف بی حساب تشویق می شوید. حالا یکی از طرف بعضی نهادها ممکن است تشویق شود و یکی دیگر از طرف مخاطبان انبوه فضای مجازی. کافی است شما فکر کنید آزادید به هرکس هرچه دلتان خواست بگویید. آن وقت اگر پوزسیون باشی به طرف مقابلت می گویی جاسوس و وطن فروش و فتنه گر و اگر اپوزسیون باشی طالبان و چنگیز خان و ابوبکر بغدادی کم ترین القابی است که نثار مخالفانت می کنی. حالا از این وضعیت بلبشو و هیجانی چه چیزی گیر مردم می آید؟ چه گرهی از مشکلات مملکت حل می شود؟ نظام جمهوری اسلامی ایران مثل هر نظام سیاسی دیگری اگر به عقل و تدبیر و عدل و داد رفتار کند می ماند و اگر رفتار نکند رفتنی است. به همین سادگی.

اما عزیز دل! چرا فکر می کنی با دشنام دادن و هرچه غلیظ تر کردن دشنام هایت می توانی کاری از پیش ببری؟ این که بگویی من تنها کسی هستم که جمهوری اسلامی را «شر مطلق» خوانده ام فکر کرده ای شق القمر کرده ای؟ پیش از تو جرج بوش جمهوری اسلامی را محور شرارت خواند. سال ها پیش تر از آن که تو به فکر ابداع چنین ترکیبی بیفتی. «محور شرارت» هم دشنام غلیظ تری است و هم بار سیاسی سنگین تری دارد. اتهامات بیشتری را هم متوجه این نظام می کند. این که می گویی وضع موجود هیچ فرقی با «آشویتش» ندارد یعنی نه درکی از آشویتس داری و نه درکی از وضع موجود. اتفاقا با چنین اغراق های بالیوودی- توجه کن بالیوودی و نه حتی هالیوودی- نه تنها هیچ کمکی به فهم میزان خرابی اوضاع کنونی نمی کنی بلکه گزک می دهی دست مدافعان وضع موجود تا کل منتقدان وضع موجود را به یک چوب برانند و از مخالفت و انتقاد مضحکه ای بسازند در خور صد طعن و لعن. ما به اندازه کافی شعار شنیده ایم و هیجان دیده ایم. اگر قرار بود شعار و هیجان پوزسیون ذره ای در بهبودی اوضاع کنونی تاثیر داشته باشد شعار و هیجان شما نیز بر این اوضاع نابسامان تاثیر خواهد گذاشت. به جای مسابقه گذاشتن با دیگر دوستانتان که هم زمان با شعار دفاع از حقوق بشر و حفظ کرامت انسان ها رسما و بی هیچ شرمی از صهیونیست ها دفاع می کنند کمی در کار و بار خود تامل کنید. اگر مخالفانتان را هیولا می دانید سعی کنید خودتان جا پای هیولا مگذارید. این سخن نیچه را بسیار شنیده اید اما سعی کنید این بار با گوش جان بشنوید: «آن کس که با هیولا می جنگد باید سخت مراقب باشد که خود به هیولا بدل نشود. اگر دیری در مغاکی چشم دوزی آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت».

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "از ژاژخایی خودارزشی پندارها تا توهمات اپوزسیون" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "از ژاژخایی خودارزشی پندارها تا توهمات اپوزسیون"، کلیک کنید.