سپهر ستاری: وزنه بردار فوق سنگین ایران که خاطرات شیرینی را همراه با «بهداد سلیمی» دیگر ستاره فوق سنگین وزنه برداری ایران برای مردم ایران و اهالی وزنه برداری ثبت کرد، امروز در قامت رییس فدراسیون وزنه برداری، در روزهای پایانی سال 1402 معتقد است هر آنچه در دوران قهرمانی به دست آورده لطف خدا بوده که به او عزت بخشیده است. رییس فدراسیون وزنه برداری ایران در واپسین روزهای باقی مانده از سال 1402 حرف های جالبی را به ایران ورزشی زد.
شیرین ترین خاطره و تلخ ترین خاطره دوره ورزشی ات چه بوده؟
شیرین ترین خاطره دوره قهرمانی و ورزشی ام، قطعاً کسب مدال نقره المپیک در بازی های سال 2012 لندن بود. واقعاً نمی توانم حس باورنکردنی که داشتم را در آن روز بیان کنم. فقط می توانم بگویم همه چیز عالی بود و لطف خدا شامل حالم شد تا بتوانم نایب قهرمان المپیک شوم. تلخ ترین خاطره ام هم خداحافظی زودهنگام با دنیای قهرمانی به خاطر مصدومیتم بود. واقعاً من توان گرفتن مدال های بیشتر را داشتم، ولی آسیب دیدگی این فرصت را از دستم درآورد. ضمن اینکه یکی دیگر از خاطرات تلخی که از دوره قهرمانی دارم، این بود که در مسابقات جهانی 2010 آسیب دیدگی زانو مدال جهانی که در مشتم بود را از من گرفت. اما سال بعدش در جهانی 2011 پاریس با لطف خدا جبران کردم و همراه با بهداد روی سکوی قهرمانی جهان رفتم.
واقعاً فکرش را می کردی بعد از مصدومیتی که سال 2010 داشتی، سال 2011 و 2012 سال طلایی ات برای درخشش در وزنه برداری جهان باشد؟
من بعد از ناکامی در جهانی 2010، برای جهانی 2011 پاریس تمام سعی ام را گذاشتم. شبانه روز برنامه ریزی کرده بودیم تا تیم سهمیه کامل بگیرد و من هم به مدالی که سال قبل از دست داده بودم، برسم. به همین دلیل به وزنه هایی حمله کردم که حتی در تمرینات هم موفق به مهار آنها نشده بودم. اما همه اینها لطف خدا بود تا من بتوانم به آنچه که برایش زجر و زحمت کشیده بودم برسم.
چه عاملی باعث شد انوشیروانی با مصدومیت جدی که در زانو داشت بتواند نایب قهرمان المپیک در 2012 لندن شود؟
پس از اینکه در جهانی پاریس که سال قبل از المپیک بود، توانستم به مدال نقره جهان برسم، فهمیدم که حالا توانایی گرفتن مدال المپیک را هم دارم. حقیقتاً خیلی مصمم بودم برای اینکه به المپیک برسم. مدال المپیک می توانست برای من خوب باشد و زندگی ام را متحول کند. به همین دلیل با برنامه و با هدف رفتم به سمتش و برای رسیدن به آن تلاش زیادی کردم. شاید باور نکنید اما یکی از منظم ترین سال ها برای من سال قبل از المپیک 2012 بود. برای هر دقیقه زندگی ام برنامه داشتم و اجازه نمی دادم یک لحظه از برنامه ای که داشتم تلف شود. خدا را شکر که توانستم با دعای خیر مردم و تلاشی که داشتم، مدال نقره بگیرم و رویاهایی که در ذهنم بود را عملی کنم.
شب قبل از مسابقه فوق سنگین در لندن، گویا دیالوگ های جالبی بین شما و بهداد سلیمی که هم اتاق بودید رد و بدل شد. آن دیالوگ ها را یادت هست؟
(می خندد). بله، شب قبل از مسابقه دسته فوق سنگین در المپیک 2012 لندن، اتفاقاً من از نظر روحی و روانی خیلی به نسبت مسابقات قبل راحت بودم و استرس خاصی نداشتم. اما برعکس من بهداد کمی استرس داشت و نمی توانست بخوابد. برای من این موضوع خیلی جالب بود و تعجب برانگیز! چون بهداد بخت اصلی قهرمانی بود و به عنوان قهرمان طلایی جهان در سال 2011، همه روی مدال طلای او در المپیک لندن حساب ویژه باز کرده بودند. شاید همین موضوع هم باعث شده بود روی او فشار و استرس باشد. بنده خدا هر کاری می کرد خوابش نمی برد. من هم وقتی شرایط او را دیدم، شروع کردم با او حرف زدن و شوخی کردن تا استرسش را برطرف کنم. یادم هست به او گفتم، برادر نگران نباش المپیک هم مثل بقیه مسابقات است. نگران نباش قهرمانی. مدتی را همینطوری با او حرف زدم تا نهایتاً آرام شد و خوابید.
نقره المپیک چقدر روی زندگی انوشیروانی تاثیر داشت؟
نایب قهرمانی المپیک 2012 لندن و مدال هایی که در عرصه جهانی کسب کردم روی زندگی من تاثیرات مثبت فراوانی داشت. من با مدال المپیک، هم جایگاه خوب اجتماعی کسب کردم، هم اینکه در ورزش به آنچه که می خواستم رسیدم. ضمن اینکه موفق شدم تحصیلات دانشگاهی ام را هم تا مقطع دکترا ادامه داده و الان هم رییس فدراسیون وزنه برداری شوم و استاد دانشگاه. اینها را همه مدیون وزنه برداری و مدال هایی که در دنیای قهرمانی و ورزش کسب کردم، هستم. از نظر اقتصادی هم نایب قهرمانی المپیک برای من خیلی خوب بود. حتی به لحاظ معنوی اینکه مردم در کوچه و خیابان «پهلوان» صدایت می کنند عزتی است که خدا از طریق کسب این مدال به من داده است.
المپیک 2016 ریو برای انوشیروانی که سرمربی تیم ملی شده بود قطعاً خاطرات تلخ و شیرین زیادی داشت، چیزی از آن یادت هست برای ما بازگو کنی؟
2016 اولین تجربه سرمربیگری من در المپیک بود. من تازه در قامت سرمربی باید وزنه بردارانی را هدایت می کردم که در سال 2012 با آنها در لندن وزنه زده بودم. این کار سخت و دشواری بود که خدا را شکر فکر می کنم از آن سربلند بیرون آمدم. قطعاً شیرین ترین خاطره ام از 2016 ریو، کسب مدال طلای «سهراب مرادی» بود که می دانستم حقش در المپیک 2012 لندن طلا بود ولی به آن نرسیده بود. به همین دلیل وقتی او در ریو طلا گرفت، گویی خودم قهرمان شده بودم. بدترین و تلخ ترین خاطره ام در ریو هم این بود که اجازه ندادند بهداد سلیمی دومین مدال المپیکی اش را در برزیل بگیرد. واقعاً آن شب، شب خیلی تلخی در زندگی ما بود.
انوشیروانی 2 بار در 2012 و 2016 آوردگاه المپیک را تجربه کرده است. فکر می کنی المپیک 2024 چه تفاوت هایی با المپیک های قبلی دارد؟
بله. همینطور که گفتید، من 2012 به عنوان ورزشکار و 2016 در قامت سرمربی المپیک را تجربه کردم. حالا در بازی های المپیک 2024 پاریس اگر قسمت باشد به عنوان رییس فدراسیون می خواهم از این زاویه این آوردگاه بزرگ را تجربه کنم. معتقدم هر سه وضعیت و جایگاهی که داشتم بابت افتخارآفرینی و اهتزاز پرچم کشورم بوده و خوشحال کردن دل مردم. این حس، قطعاً حس مشترکی است که در هر مرحله از زندگی من وجود داشته است. وقتی ورزشکار هستی آنجا خودت هستی و خودت، اما وقتی سمت می گیری(سرمربی می شوی یا مسیول) قصه فرق می کند. مسیولیتت بیشتر می شود. خیلی دوست داری کاری کنی تیمت نتیجه بگیرد که دل همه مردم شاد شود. خدا کمک کند بتوانیم با درخشش بچه ها و زحمات شبانه روزی کادرهای فنی در بازی های پاریس نتیجه بگیریم و باز هم پرچم وزنه برداری را در المپیک بالا ببریم.
فکر می کنید بتوانیم در جام جهانی تایلند(آخرین گزینشی المپیک پاریس) سهمیه وزنه برداری را کامل و تثبیت کنیم؟
به امید خدا اگر همه چیز آنطور که برنامه ریزی کردیم پیش برود، فکر می کنم بتوانیم قطعاً در جام جهانی پوکت که در کشور تایلند برگزار می شود، سه سهمیه خود را کامل کنیم و با توپ پر عازم پاریس شویم. البته در بخش مردان 4 نفر از بچه های ما روی کاغذ شانس دارند. اما نهایتاً سه نفر از این بین که بهترین رتبه و امتیاز را دارند راهی المپیک می شوند. مطمین هستم ما نسبت به 2012 لندن و 2016 ریو کار سخت تری پیش رو داریم، زیرا سهمیه ها کم شده. بانوان به ما اضافه شدند که البته برای بازی های 2028 روی بانوان حساب بیشتری باز کردیم. کمیته بین المللی المپیک(IOC) هم به خاطر مشکلات دوپینگ که در سال های گذشته روی این رشته سایه افکنده بود، فدراسیون جهانی و وزنه برداری دنیا را تحت فشار گذاشته است. به همین دلیل کار سخت است و ما فقط با سه سهمیه داریم می رویم به سمت المپیک. شرایط وزنه برداری را همه کم و بیش می دانند. همه داشته های ما همین بچه ها هستند و امیدواریم از این چهار نفر سه نفر راهی المپیک شوند و کاری کنند کارستان. ضمن اینکه بچه های ما بیشترشان زیر 25 سال هستند و این می تواند برای آینده خوب باشد.
251 251
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "«خدا» با نقره المپیک لندن به من «عزت» داد" هستید؟ با کلیک بر روی ورزشی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "«خدا» با نقره المپیک لندن به من «عزت» داد"، کلیک کنید.